دينادينا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

جوجه مامی

هدیه خدای مهربون

دینای  من سلام  امروز برای مامان کم شیطونی کردی نفسم ..ی دنیاا نگرانت شدم ..  کجا سرت گرم شده شیطون ... دختر نازم برای دیدن روس ماهت دارم لحظه شماری میکنم ... دلم واسه دیدنت پرمیکشه ...  امشب شب تولد صاحب الزمانه مامانی به حق جدت برای همه که گفتن به فرشتت بگو برای ما دعا کنه مامانی همرو دعا کن ...مامان و بابامجید رو هم خیلی دعا کن .. جمعه بابامجید قول داده ببرتمون بیرون ...برات کلی اسباب بازی هم بخرم ... دینای من مامان عااااااااااااشقته... تا خدا... ...
14 تير 1391

جوجه مامان

جوجه مامانی دیروز نتوستم برات بنویسم ...ی کوچولو مامی حالش خوب نبود .. . امروز می خوام برم برای دخمل نازم ی چندتایی گلسر و گیره موهای خشوگل بخیر...واااااااااااااای دینای مامان عاااشقتم ..دلم واسه دیدنت ی نخود شده دیگه ....قربت برم اینقده ماهی تا مامی باهات حرف میزنه و درددل میکنه زودی لگد میزنی ...قند تو دلم آب میشه ...   ممنون خدای خوبم که یکی از فرشتهای نازتو به من دادیییییییییییییییییییی ممنون ...
13 تير 1391

دینا من

دختر ناز مامانی دیشب خاله سارا و خاله ندا اومدن خونمون ...برای جوجه من ی عروسک خیلی خیلی خوشگل آوردن که من قبلا دیده بودم وخیل وست د اشتم برات بگیرمش ....خاله سارا هنوز اتاقت رو ندیده بود وکلی ذوق کرد ...ی عالمه هم برات بوس فرستاد نانازم ////دینا همه زندگی منی نام
12 تير 1391

فرشته زندگیم

  جوجه مامانی سلام امروز که دارم بادختر نازم صحبت میکنم هفته 31 هستش .واز صبح کلی داره با مامی بازی میکنه  قربونش برم .جوجه من مامان عاشقت و برای دیدن فرشته کوچولش لحظه شماره می کنه ...
12 تير 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جوجه مامی می باشد